پرسش :

دیدگاه اسلام درباره طلاق چیست؟


پاسخ :
اسلام با طلاق سخت مخالف است. اسلام مى خواهد تا حد امکان، طلاق صورت نگیرد. اسلام، طلاق را به عنوان یک چاره جویى به مواردى که چاره منحصر به جدایى است، تجویز کرده است. اسلام، مردانى را که مرتب زن مى گیرند و طلاق مى دهند و به اصطلاح «مطلاق» مى باشند، دشمن خدا مى داند.
در کافى مى نویسد: «رسول خدا به مردى رسید و از او پرسید: با زنت چه کردى؟ گفت: او را طلاق دادم. فرمود: آیا کار بدى از او دیدى؟ گفت: نه، کار بدى هم از او ندیدم. قضیه گذشت و آن مرد بار دیگر ازدواج کرد. پیامبر از او پرسید: زن دیگر گرفتى؟ گفت: بلى. پس از چندى که باز به او رسید، پرسید: با این زن چه کردى؟ گفت: طلاقش دادم. فرمود: کار بدى از او دیدى؟ گفت: نه، کار بدى هم از او ندیدم. این قضیه نیز گذشت و آن مرد نوبت سوم ازدواج کرد. پیامبر اکرم از او پرسید: باز زن گرفتى؟ گفت: بلى، رسول الله! مدتى گذشت و پیامبراکرم صلى الله علیه و آله به او رسید و پرسید: با این زن چه کردى؟ گفت: این را هم طلاق دادم. فرمود: بدى از او دیدى؟ گفت: نه، بدى از او ندیدم. رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند دشمن مى دارد و لعنت مى کند مردى را که دلش مى خواهد مرتب زن عوض کند و زنى را که دلش مى خواهد، مرتب شوهر عوض کند.
به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خبر دادند که ابوایوب انصارى تصمیم گرفته زن خود ام ایوب را طلاق دهد. پیامبر که ام ایوب را مى شناخت و مى دانست طلاق ابوایوب براساس یک دلیل صحیحى نیست، فرمودند: «اِنَّ طَلاقَ اُمُّ اَیُّوبَ لَحوُبِ»؛ یعنى طلاق ام ایوب، گناه بزرگ است. [همچنین] پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: جبرئیل آن قدر به من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق زن جز در وقتى که مرتکب فحشاى قطعى شده باشد، سزاوار نیست. امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: «چیزى در نزد خدا محبوب تر از خانه اى که در آن پیوند ازدواجى صورت گیرد، وجود ندارد و چیزى در نزد خدا مبغوض تر از خانه اى که در آن خانه، پیوندى با طلاق بگسلد، وجود ندارد.» امام صادق علیه السلام آن گاه فرمود: «اینکه در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده، از آن است که خداوند، جدایى را دشمن مى دارد».
طبرسى در مکارم الاخلاق از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل کرده است که فرمودند: «ازدواج کنید، ولى طلاق ندهید؛ زیرا عرش الهى از طلاق به لرزه در مى آید.» امام صادق علیه السلام فرمودند: «هیچ چیز حلالى مانند طلاق مبغوض و منفور پیشگاه الهى نیست. خداوند مردم بسیار طلاق دهنده را دشمن مى دارد».
اهل [سنّت] نیز نظیر اینها را روایت کرده اند. در سنن ابوداود از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل مى کند: «ما اَحَلَّ اللّه شَیئا اَبغضَ اللّهِ مِنَ الطَّلاقِ»؛ یعنى خداوند چیزى را حلال نکرده که در عین حال آن را دشمن داشته باشد مانند طلاق. مولوى در داستان معروف موسى و شبان، به همین حدیث نبوى اشاره مى کند، آنجا که مى گوید:
تا توانى پا منه اندر فراق
اَبغَضُ الاَشیاءِ عِندى اَلطَّلاق
آنچه در سیرت پیشوایان دین مشاهده مى شود این است که تا حدود امکان از طلاق پرهیز داشته اند و از سوى آنها بسیار به ندرت صورت گرفته است و هر وقت صورت گرفته، دلیل معقول و منطقى داشته است.
مثلاً امام باقر علیه السلام زنى اختیار مى کند و آن زن خیلى مورد علاقه ایشان واقع مى شود. در جریانى امام متوجه مى شود که این زن «ناصبیه» است؛ یعنى با على ابن ابى طالب علیه السلام دشمنى مى ورزد و بغض آن حضرت را در دل مى پروراند. امام او را طلاق داد. از امام پرسیدند تو که او را دوست داشتى، چرا طلاقش دادى؟ فرمود: نخواستم قطعه آتشى از آتش هاى جهنم در کنارم باشد.
منبع : نظام حقوق زن در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 303 ـ 305.